رهامی: انتقام گرفتن انجمن حجتیه برای کشور خطرناک است/ جبهه پایداری، عامل بحران برای نظام است
تاریخ انتشار: ۶ آذر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۱۷۲۱۶۹
فعال سیاسی اصلاحطلب گفت: دلسوزان کشور و حامیان رهبری یعنی اصولگرایان و افرادی که با بیت رهبری در ارتباطند برای آینده کشور و حتی آینده رهبری احساس نگرانی میکنند، چون با این دست کارها پشت رهبری خالی میشود.
به گزارش خبرآنلاین، زنگ انتخابات مجلس دوازدهم چندماهی است که به صدا درآمده و جریانهای سیاسی خود را برای رقابت در بزرگترین ماراتن سال آماده میکنند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
حسن روحانی، رئیس دولتهای یازدهم و دوازدهم اخیرا درباره دو انتخابات پیش رو گفته است: «اصلاحطلبان را باید راضی کنیم بیایند، آن وقت شاهد تحولی خواهیم بود.»
در همین راستا، محسن رهامی، فعال سیاسی اصلاح طلب با اشاره به اظهارات رئیس جمهور پیشین میگوید: «آقای روحانی کسی است که از اول انقلاب مسئولیتهایی به عنوان نماینده در مجلس، مجلس خبرگان و شورای امنیت ملی داشته است و به آینده کشور و نظام احساس علاقهمندی و وابستگی دارد و طبیعتا که توصیههای ایشان از روی دلسوزی و برای حفظ مصالح آینده کشور است، اما فراهم بودن زمینههای شرکت مردم در انتخابات هم بسیار مهم است.»
او همچنین با اشاره به احتمال باز شدن فضای انتخابات بیان کرد: «دلسوزان کشور و حامیان رهبری یعنی اصولگرایان و افرادی که با بیت رهبری در ارتباطند برای آینده کشور و حتی آینده رهبری احساس نگرانی میکنند، چون با این دست کارها پشت رهبری خالی میشود. جبهه پایداری در گذشته و در دوره احمدینژاد، نشان داد که چندان هم به منویات رهبری پایبند نیست و اگر جایی کارش بلنگد خط قرمزش منافع خودش است و نه رهبری؛ بنابراین این جریان برای رهبری و مسئولین عالی رتبه نظام قابل اتکا نیست.»
آقای رهامی! اخیر آقای روحانی در جلسه با دولتمردان سابق خود گفتهاند که شاید بتوان اصلاحطلبان را راضی کرد تا در انتخابات لیستی بدهند و قهر و حضور در خیابان دیگر جوابگو نیست. نظر شما درباره این اظهارات چیست؟
من صحبتهای آقای روحانی را شنیدم. آقای روحانی کسی است که از اول انقلاب مسئولیتهایی به عنوان نماینده در مجلس، مجلس خبرگان و شورای امنیت ملی حضور داشته است و به آینده کشور و نظام احساس علاقهمندی و وابستگی دارد و طبیعی است که توصیههای ایشان از روی دلسوزی و برای حفظ مصالح آینده کشور باشد، اما فراهم بودن زمینههای شرکت مردم در انتخابات بسیار مهم است. کسانی که در مسند قدرت هستند باید زمینهها را فراهم تا مردم احساس کنند انتخابات تاثیرگذار است و اصلاحاتی در حوزه مشکلاتشان ایجاد میشود، در اینصورت مردم علاقهمندی نشان میدهند، در رایگیری شرکت میکنند و توصیههای آقای روحانی هم نتیجه خواهد داد.
نحوه بررسی صلاحیتها تا اینجا مردم را نسبت به انتخابات بیتفاوت و بیعلاقه کرده است. مردم احساس میکنند تکلیف انتخابات از قبل روشن بوده و قرار است که خالص سازی شود و نیروهای خودی را روی کار بیاورند و اکثریت مردم را هم کنار بگذارند؛ این موضوع باعث میشود که انتخابات مسئله مردم نباشد و مسئله گردانندگان انتخابات باشد، مردم در انتخاباتی که مسئله آنها نباشد یعنی احساس کنند به آرای آنها توجهی نمیشود، از کنارش رد میشوند.
روحانی و دلسوزان نظام میخواهند مردم را از مسیر قهرآمیز بازدارندنکته دوم درباره حضور در خیابان بوده و این که جواب نمیدهد اشاره به مسئله بنیادین دارد. در کشورهای مختلف منطقه، شمال آفریقا و افعانستان و ... جنبشهایی که در قالب حرکتهای خیابانی برای اصلاح ساختار نظام و چهارچوبهای حاکم در مملکت صورت گرفته است که چندان پاسخ نداده لذا کسانی مثل حسن روحانی و بسیاری از دلسوزان کشور، آینده ایران و جمهوری اسلامی که در حال حاضر آیندهشان با ایران ما عجین شده و به هم پیوسته است؛ میخواهند مردم را در مسیر رسیدن به خواستههایشان با روشهای قهرآمیز و خیابانی بازدارند و به سمت صندوقهای رای سوق دهند.
البته باید توجه داشت صرف آمدن به خیابان لزوما به معنی براندازی یا انقلاب نیست؛ در بسیاری از کشورها مثل آمریکا، شرق آسیا و انگلستان، مردم برای اعتراض به یک سیاست خاص یا عملکرد مسئول به خیابان میآیند و اگر حاکمیت با اعتراضات صحیح برخورد کنند، به خیابان آمدن مردم برای آینده نظام و کشور خطری ندارد. اگر کیفیت برخورد حکومت و مسئولین با اعتراضات مناسب باشد دیگر نیازی نیست آقایان ابراز نگرانی کنند و آن را خط قرمز فرض کنند. در بسیاری از کشورهای غربی مثل فرانسه، آلمان و انگلستان با این که حمایت از اسرائیل و بقای آن خط قرمز دولتشان است، اما دهها هزار نفر از مردم به خیابانها آمده و در حمایت از فلسطین و غزه شعارهایی دادهاند؛ اگر تحمل دولتها و حکومتها نسبت به اعتراضات مردمی بالا باشد؛ آمدن مردم به خیابان هیچ خطری ندارد.
روحانی نگران است آینده کشور به خطر بیفتدنگرانی امثال روحانی از آمدن مردم به خیابان نیست بلکه از عدم تحمل حکومت است. اگر مردم بیایند برای مسئلهای مثل گرانی، حجاب و. اعتراض کنند ما باید اعتراضشان را به رسمیت بشناسیم. طبق نص صریح قانون اساسی، تظاهرات و راهپیمایی مردمی حق قانونی آنهاست و در همه جای دنیا این حق به رسمیت شناخته شده است، ولی وقتی مسئولین با اعمال حق مردم با قوه قهریه، با گارد و حمله برخورد و آن را تبدیل به خشونت میکنند، خطر ایجاد میشود.
افرادی مثل حسن روحانی نگران هستند که هزینه مردم و حکومت بالا برود و آینده کشور به خطر بیفتد. این مردم از اول انقلاب پشتیبان حکومت و کشور بودهاند، در سختترین مرحله جامعه ایرانی که جنگ تحمیلی بود مردم بودند که کشور را نجات دادند نه صرفا حکومت و مسئولان. حتی در جنگ جهانی اول و دوم، مردم همیشه حافظ استقلال مملکت و پایندگی مملکت بودند و عاملی که سبب حفظ بقای کشور شده، حضور و آگاهی مردم بوده است. بنابراین، توصیه روحانی مبنی بر اینکه مردم از طریق قانون و در چهارچوبهایی که قانون تعیین کرده، اعتراضات و خواستههایشان را بیان کنند نگرانی از مردم نیست و بیشتر نگرانی ما از کمتحملیِ مسئولین است که راهپیمایی قانونی و به حق مردم را به خشونت تبدیل میکنند.
همین مردم در ۲۲ بهمن، روز قدس و روزهای اینچنینی به خیابان میآیند و خطری پیش نمیآید. پس فرقی نمیکند، اگر مردم برای اعتراض به قانون مجلس، بالابردن سن بازنشستگی یا همین قانون که با عنوان حجاب و عفاف تصویب شده و در زندگیاشان دخالت میکند و وارد حریم خصوصی آنها میشود، برای حفظ حقوق شرعی به خیابان بیایند و تظاهرات کنند. موافقان و مخالفان باید بتوانند بیایند نظر و شعار بدهند؛ همانطور که موافقان میآیند و شعار میدهند.
به نظر میرسد، چون آقای روحانی در پستهای سیاسی و امنیتی حضور داشته، نگران است مردم از چهارچوبها رویگردان شوند و به سمت روشهای قهرآمیز خیابانی بروند. من هم از این جهت با نظر ایشان موافق هستم و بهنظرم مردم تاجایی که میشود باید از طریق صندوقهای رای، انتخابات و با هزینههای کمتر به تغیرات و اصلاحات مد نظرشان برسند و سمت روشهای قهرآمیز و پرهزینه نروند؛ این یک توصیه کلی است.
آقای روحانی این ایده را بیان کردند که برای مجلس شورای اسلامی باید حداقل ۵۰ تا ۷۰ نماینده و برای خبرگان باید ۱۰ تا ۲۰ نماینده داشته باشیم. نظر شما درباره این ایده چیست و به نظر شما امکان تشکیل یک اقلیت قوی در هر دو مجلس وجود دارد؟
این تعداد برای موثر بودن، در حداقلترین حالت خود است، چون باید از حداقل کسانی که با دیدگاه عمومی جریان حاکم ۱۰۰ درصد موافق نیستند یک اقلیت ساخته شود. اصل این است که جریان اصلاحات و اعتدال در فضای آزاد انتخاباتی با اکثریت خود وارد شود همانطور که در مجلس دهم که بررسی صلاحیتها کمتر سختگیرانه بود و نمایندگان مردم به شکل عادی شرکت کردند هرچند که آن زمان هم مشکلات جدی در تایید صلاحیتها وجود داشت.
اگر فضای انتخابات آزاد و در چهارچوب قانون اساسی باشد و نظارتها در حد نظارت باقی بماند و نه بیشتر که به دخالت تبدیل شود؛ باید تعداد بیشتری از کرسیهای مجلس در دست جریان اصلاحات و اعتدال باشد. اما زمانی که حکومت اجازه نمیدهد اکثریت مخالفین حضور پیدا کنند پس لااقل باید شرایطی فراهم شود که به جای اکثریت قوی، اقلیت موثر در مجلس حضور یابند تا حداقل تعدادی نماینده از جریانهای اصلاحات و اعتدال هم در مجلس حاضر باشند. برای مجلس خبرگان هم همینطور است. اگر حداقل ۱۵-۲۰ نفر از نمایندگان خبرگان از جریان اصلاحات و اعتدالیون نباشد، شرکت مردم در انتخابات خبرگان بیمعنی خواهد بود.
در آن صورت مردم مجبورند در انتخاباتی که از پیش نمایندگان خبرگان و مجلس تعیین شده، شرکت کنند؛ نمایندگانی که نماینده، ولی فقیه و منصوبین شخصِ رهبری در استانها هستند. اگر ۵۰ نفر باشند یا هزار نفر فرقی نمیکند این موضوع وقتی اهمیت دارد که نمایندگان مجلس خبرگان افرادی باشند که دیدگاههایی متفاوت با دیدگاه حاکمیت در برخی سیاستهای کلان دارند و درعینحال جریانهای اخیر کشور را نمایندگی میکنند. تعدادی که آقای روحانی مشخص کرده است چیزی حدود یک چهارم مجلس بوده که در مصوبات مجلس تاثیر زیادی ندارند، چون در مصوبات مجلس به نصف به اضافه یک رای نیاز است، ولی همین تعداد نفرات هم میتوانند، اقلیتی قوی باشند.
اگر حکومت، اقلیت منتقدی که با سیاستهای حاکم موافق نیست را تحمل نکند انتخابات مجلس و خبرگان هر دو بلاموضوع خواهد بود؛ لذا ما تلاش میکنیم با سفرهایی که به استانها و شهرستانها داریم، گروهها و احزاب مختلف را تشویق کنیم که در انتخابات حضور جدی پیدا کنند.
در ثبتنام که خیلی از دوستان گفتند نتیجه از قبل پیداست و معلوم است که چه اتفاقی میخواهد بیفتد و برای همین حاضر نشدند. در مرحله اولِ هیئتهای اجرایی، ۳۰- ۳۵ درصد از کسانی که ثبتنام کرده بودند، کنار گذاشته شدند. در مرحله بعد که دی ماه برگزار میشود و هیئت نظارت استان و شورای نگهبان دخالت میکنند، ممکن است بعضی افرادی که تایید شدهاند، کنار گذاشته شوند البته این هم ممکن است کسانی که هیئتهای اجرایی زیر نظر فرمانداری، استانداری و وزارت کشور کنار گذاشتهاند در فضای مناسبی تایید شوند.
فعلا نمیتوان براساس چیزی که مشخص شده نتیجه نهایی انتخابات را دانست، چون حتی رهبری هم با توصیههایی که داشتهاند دخالتهایی در این موضوع کردهاند.
آقای رهامی، فکر میکنید به سمت بازتر شدن فضای سیاسی و اجتماعی در آستانه انتخابات میرویم؟
انتقاداتی که آقای ابوترابی فرد، نماینده تهران و نماینده یک گرایش در بیت رهبری، اخیرا نسبت به هیئتهای اجرایی و کنار گذاشتن بسیاری از افراد موثر در مجلس داشتند؛ نشان میدهد درآن مجموعه هم گرایشاتی وجود دارد که معتقدند رد صلاحیتها نتیجه دیدگاههای تند جناحی و افراطی جناح راست بوده و وضعیت فعلی را ایجاد کرده است. فعلا هم دیدگاههای مربوط به جبهه پایداری به انتخابات سروسامان میدهد.
دلسوزان کشور و حامیان رهبری یعنی اصولگرایان و افرادی که با بیت رهبری در ارتباطند برای آینده کشور و حتی آینده رهبری احساس نگرانی میکنند، چون با این دست کارها پشت رهبری خالی میشود.
جبهه پایداری در گذشته و در دوره احمدینژاد، نشان داد که چندان هم به منویات رهبری پایبند نیست و اگر جایی کارش بلنگد خط قرمزش منافع خودش است نه رهبری؛ بنابراین این جریان برای رهبری و مسئولین عالی رتبه نظام قابل اتکا نیست.
جبهه پایداری تلاش میکند اطراف حکومت، رهبری و مجلس شورای اسلامی را از حامیان اصلی نظام و رهبری و کشور خالی کند و به نظر میرسد عامل بحران در آینده کشور میشود و من فکر میکنم اخطاری که آقای ابوترابی فرد و بعضی از دوستان میدهند به همین نکته مهم و اساسی برمیگردد.
شخصی مثل دکتر پزشکیان که در دوران جنگ حضور داشته و مانند همه حاضران در مجلس برای کشور تلاش کرده است و هیچ نقطه منفی در زندگیاش ندارد، ردصلاحیت میشود. اگر حزباللهی یا بسیجی بخواهند، او این ویژگیها را دارد یا بسیاری از نمایندگان ادوار گذشته مجلس از آزادگان جنگ تحمیلی هستند و سالهای سال در اسارت عراق بودهاند تا از نظام حمایت کنند، اما توسط کسانی با عنوان «عدم التزام به اسلام» رد صلاحیت شدند که حتی یک روز هم در جبهه نبودند و درد جبهه را نکشیدند، فقط ادعای انقلابیگری دارند.
نیروهای اصیل و وفادار به انقلاب و نظام در هر دو دوره برگزاری انتخابات مجلس یعنی دوره یازدهم و این دوره کنار گذاشته شدند. قبلا موارد این چنینی دیگری را به آقایان ابوترابی، قمی و بعضی از مشاوران و نزدیکان خود رهبری عرض کردهام و زمانی هم در که خدمت خود رهبری رفته بودم، به خودشان عرض کردم که: «این جریانهای جدید همه نیروهای حامی نظام و امام را کنار میگذارند؛ یعنی به اسم حمایت از، ولی فقیه و حزب الله، نیروهای اصیل و جریانهای پشتیبان جنگ، نظام و ولایت را دسته دسته دور میکنند.»
من فکر میکنم از آنجا که نیروهای جریان پایداری، در زمان امام در حاشیه بودند، خصوصا انجمن حجتیه، با این اعمال به نوعی در حال انتقام گرفتن از نیروهای اصلی انقلاب هستند که خطری برای کشور است. نمیتوان به راحتی از کنار این قضیه عبور کنم.
اینکه آقای روحانی گفته اصلاحطلبان را باید برای ارائه لیست در انتخابات راضی کنیم، چقدر بحث ائتلاف اصلاحطلبان و اعتدالگرایان را جدی میکند؟
براساس سخنان سخنگو و مسئولین جریان اصلاحات که در قالب جبهه اصلاحات فعالیت میکنند، به نظر میرسد تا اینجا بنایی برای ورود به صحن انتخابات ندارند همانطور که در انتخابات مجلس یازدهم نداشتند.
تا آنجا که من اطلاع دارم همین حالا هم این موضوع در این جریان پابرجاست. ولی جریانهایی از اصلاحات وجود دارند که معتقدند با قهرکردن از صندوقهای رای، نیروهای اصلاحات و انقلاب منزوی میشوند و باید سازمان رایشان را برای آینده حفظ کنند و نباید بگذارند این سازمان از هم بپاشد. این جریانها میتوانند لیست مشترکی ارائه بدهند که همپوشانیهایی داشته باشد. البته فعلا زود است و باید ببینیم به اینجا میرسیم یا خیر.
میخواهیم نیروهایی روی کار بیایند که به لحاظ رد صلاحیت هیچ بهانهای در دست شورای نگهبان ندهند، برخی هیچ پرونده محکومیتی ندارند. جریانهایی در تلاشند چنین افرادی در بعضی استانها و شهرستانها که زمینه حضور دارند، کاندیدا شوند. ما اگر در تهران، اصفهان، تبریز، شیراز و مشهد نتوانیم کاندید قابل قبولی داشته باشیم شاید از استانهای دیگر و شهرستانها بتوانیم چنین افرادی را بفرستیم.
در نهایت اگر حتی یک کرسی هم در مجلس به دست بیاوریم (مثل جریانی که برای شهید مدرس اتفاق افتاد)، مفید است و باید از آن یک کرسی حمایت کنیم. در انتخابات گذشته هم نظرم همین بود؛ من میگویم یک کرسی موثر در مجلس بهتر از صفر کرسی است. به شرطی که فردی در آن یک کرسی قرار میگیرد بتواند کاری کند مثل کاری که مدرس انجام داد.
منظور من از خود گذشتن همین است. اگر نظارتها طوری باشد که همه نیروها هم رد صلاحیت شوند و فقط یک نفر داشته باشیم، ولی او بتواند کار عمومی متمایل به اصلاحات و جریان اعتدال را انجام دهد و خواسته کسانی که اعتراض دارند و منتقد هستند را نمایندگی کند، بهجای آنها سخنرانی کند و سخنگو و بلندگوی اکثریت جامعه باشد، ارزشش را دارد از او حمایت و برای انتخابش هزینه کنیم و به شهرستانها برویم. این کوچکترین کار است.
در مجلس دهم هم ما این کار را کردیم. به دهها شهر و استان رفتیم بلکه بتوانیم این کار را انجام دهیم و نتیجه هم داد هرچند آنطور که ما فکر میکردیم مجلس دهم بتواند موثر باشد، نشد و اکثریت خواستههای ما را تامین نکرد، ولی همین سفرها و تشویقها عاملِ حضور دوستان در انتخابات مجلس دهم و بسته شدن لیست اعتدالیون و اصلاح طلبها و بسیار موثر بود و فکر میکنیم میتوانیم باز هم از همان تجمیع استفاده کنیم.
منبع: فرارو
کلیدواژه: محسن رهامی اصلاح طلبان انتخابات حسن روحانی قیمت طلا و ارز قیمت موبایل اصلاحات و اعتدال مردم در انتخابات جریان اصلاحات انتخابات مجلس دلسوزان کشور جبهه پایداری آینده کشور مجلس خبرگان کنار گذاشته آقای روحانی اصلاح طلبان شهرستان ها برای آینده بیت رهبری صلاحیت ها رد صلاحیت جریان ها مجلس دهم استان ها نیرو ها یک کرسی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۱۷۲۱۶۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
صحبتهای بیسابقه قالیباف درباره ماجرای ارز/ آغاز گشت ارشاد مسئولان توسط رادان
مادام که یکانیکان مردم به اندازه وسع خود در مقابل سخنان غلط برخی رجال سیاسی واکنش نشان ندهند؛ بیشتر شدن سرعت حل مشکلات با چالش مواجه خواهد بود.
سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و اتفاقات کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
"همه اختیارات را گرفتند اما دچار مشکل هستند"
صحبتهای بیسابقه قالیباف درباره ماجرای ارز
محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس شورای اسلامی اخیرا در دومین نشست بررسی مسائل ارزی که با حضور مسئولان اقتصادی دولت برگزار شد با بیان اینکه در نشست قبلی به اندازه کافی گزارش ارائه شد و دوستان دولت باید به طور روشن و شفاف رویکرد رو به جلو برای مدیریت بازار ارز ارائه کنند، گفته است: ما دنبال تکرار جلسات نیستیم و جلسه سومی وجود ندارد. بنابراین باید در مورد موضوع به جمعبندی برسیم و نتیجه نهایی را به صحن علنی ارائه کنیم و در این رابطه با توجه به اصرار نمایندگان برای بررسی موضوع در صحن علنی، به صورت مشخص به نمایندگان گفتم اگر به جمعبندی و اتفاق نظر با دولت نرسیم مجلس خود به جمعبندی روشن میرسد.
به گزارش مشرق، او با تاکید بر اینکه مجلس در عین اختلاف سلیقه و اختلاف دیدگاه -اما- با سیاستهای ارزی دولت همراهی کرده است، گفت: همه اختیارهای موجود در قانون دائمی را به رئیس بانک مرکزی دادیم و هر چه ایشان در جلسه سران قوا بیان کردند قبول کردیم اما شرایط کنونی نشان میدهد که هم رویکرد اقتصادی و هم رویکرد مدیریتی در موضوع ارز دچار اشکال است.
قالیباف با اشاره به تورم کالاهای اساسی که با ارز ترجیحی وارد میشوند و تاکید بر ضرورت اصلاح رویکردهای اقتصادی در این زمینه، گفت: به طور روشن و مشخص امروزه در سیاستهای ارزی از نگاه اقتصادی دچار مشکل هستیم و طرح جامعی برای رویکرد اقتصادی در ارز وجود ندارد. [1]
*پیش از این هم تأکید شده بود که مجلس باید درباره علت مشکلات با مردم صحبت و از ابزار نطق استفاده کند.
انتظار نخست از مجلس این است که جامعه بصورت شفافتری بداند چرا مثلا در رویکردهای بانک مرکزی با دو مشکل مدیریتی و اقتصادی مواجهیم و یا مسئول وضعیت فعلی ارز کیست؟ همینطور ایضا چرا هیچ طرح جامعی در رویکرد اقتصادی مربوط به ارز وجود ندارد!؟
"جدّیت قالیباف" که قبلا نیز مورد اذعان نمایندگان قرار گرفته است؛ می تواند راهگشای وضعیت کنونی باشد.
***
ضرورت عکسالعمل مردم در مقابل اغلاط سیاسیون
علیمحمد نمازی، فعال اصلاح طلب و عضو حزب کارگزاران اخیرا در بخشی از یک مصاحبه با خبرگزاری ایلنا اظهار کرده است:
"میخواهید خطرها -را- کمتر و دور کنید و امنیت کشور و نظام بالا برود؟ باید فاصله دولت و مردم را کم کرده و مردم را با نظام همراهتر کنید. این احترامگذاشتن به مردم، شناخت حقوق مردم و رعایت حقوق مردم است. در آیه قرآن صراحتا آمده است که خدا به پیامبر میگوید اگر تو آدم سختگیری بودی، مردم از کنار تو پراکنده میشدند. در آیه دیگری داریم که میگوید مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَالَّذِینَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَی الْکُفَّارِ رُحَمَاءُ بَیْنَهُمْ یعنی این پیامبر با مردم و مسلمانها مهربان است. بنابراین حاکمان هم باید با مردم مهربان باشند. "[2]
*مردم باید از بین رجال و فعالان سیاسی؛ دوستان و دشمنان خود را به خوبی بشناسند. راه شناخت نیز رصد عقلانیت و میزان انطباق تحلیل ها با واقعیت های موجود است.
مثلا در صحبت های نمازی دیده می شود که پیش فرض او نه تنها هیچ نشانی از مثبتات کشور ندارد بلکه تصویر یک فضای جنگی در پیرامون و درون کشور است. آنهم کشوری که فاصله حکومتش با مردم زیاد است، احترام مردم حفظ نمی شود و حاکمیت هم با مردم مهربانی ندارد! (در پیش و پس سخنان نمازی نیز همین پیش فرض مورد اشاره شده وجود دارد)
آیا اینها واقعیت کشور ماست؟
آیا میتوان چنین تصور سیاهی را در قبال کشوری داشت که به 3 قدرت هسته ای اما بی عقل جهان حمله نظامی پیروزمندانه داشته تا حق خود را احقاق کند؟
آیا تصور ظالم بودن حکومت در قبال ایران صحیح است در حالی که فیلم هایی از ضرب و شتم برخی مأموران پلیس توسط عناصر خاطی خیابانی منتشر می شود، میزان کمک های خیریه مردم به نهادهای امین حکومتی همه ساله زیادتر می شود و رهبر مملکت نیز بر حق الناس بودن رأی مردم تأکید دارد و اصلی ترین حافظ آن است...
پس می بینیم که جز استبعاد از عقل چیزی در سخنان و مواضع نمازی نیست و البته مادام که یکان یکان مردم به اندازه وسع خود به چنین سخنان غلطی واکنش نشان ندهند؛ بیشتر شدن سرعت حل مشکلات با چالش مواجه خواهد بود.
در این زمینه مثال بسیار است که متأسفانه شاهد عکس العملی از طرف جامعه نبوده ایم! از آن سخنران که ادعای شنیدن صدای امام زمان را مطرح کرد تا آن فعال ستادی اصلاح طلب که صراحتا بر "تحریم انتخابات" تأکید داشت و یا آنکه در روزگار شرایط اقتصادی خوبتر کشور از "وضعیت ته درّه" سخن گفت.
***
آغاز "گشت ارشاد مسئولان" توسط رادان
مشرق گزارش داد: سردار احمدرضا رادان، فرمانده نیروی انتظامی طی سخنانی در جمع استادان و طلاب مدرسه عالی فقهی امام علی بن موسی الرضا(ع) گفته است:
"۳۲ سازمانی که در این نظام مسئول بودند برای ساماندهی حجاب و عفاف نه تنها کار خودشان را نمیکنند بلکه شبهه و شک و تردید در دل مردم نیز میاندازند. دل کسانی که ایجاد شبهه و شک و تردید میکنند، تسخیر دشمن شده است. "[3]
*نمی توان و نباید از کنار سخنان سردار رادان به سادگی گذشت.
او نه آمریکا یا اسرائیل بلکه صراحتا نهادهایی در درون کشور را خطاب قرار داده و می گوید آنها به وظایفشان در حوزه حجاب عمل نمی کنند و بلکه حتی برخی از آنها ایجاد شبهه و تردید نیز می کنند!
اگرچه انتظار بود رادان صراحتا از این نهادها اسم بیاورد اما لازم است که در یک رویکرد حاکمیتی؛ این سازمانها و مسئولان آنها شناسایی و به مردم معرفی شوند. زیرا با سخنان سردار رادان یعنی عملا شاهد یک کژ کارکردی سیستمی هستیم.
در این زمینه البته قوه قضائیه و نهادهای امنیتی نقش ویژهتری برای پاکسازی فوری سیستم دارند.
لازم به ذکر است که مقام معظم رهبری در یک سخنرانی خود در سال 80 پیرامون مسئولانی که آرمان های اسلامی و قانونی نظام را قبول ندارد، فرموده اند:
"اگر کسی در نظام جمهوری اسلامی در مسؤولیتی مشغول کار است، ولی آرمانهای نظام جمهوری اسلامی را آنگونه که امام بزرگوار ترسیم کرده است و در قانون اساسی تجسّم پیدا کرده، در دلش قبول ندارد، اشغال آن پست برای او حرام شرعی است. "
***
1_mshrgh.ir/1597009
2_https://www.ilna.ir/fa/tiny/news-1471895
3_mshrgh.ir/1597230